پسر نازم هر روز که میگدره بامزه تر و شیطونتر می شی الان میتونی برگردی به چشت مدام دو تا دستاتو میخوری از خودت سر و صدای اقوووووو اووووووووووو در میاری و وقتی نازت میدیم دوق می کنی و میخندی دیروز با خاله مرجان رتیم پیاده روی تو هم تو کالسکه پسر خوبی شدی و خوابیدی ولی دیشب تو خوابیهو بلند شدی و گریه کردی دلت درد میکرد من و باباجنتم دلمون برات کباب شد کلی بیدار موندیم تا خوابیدی 2 شی پیش هم با عمو ایمان اینا و عمو زمان اینا و چند تا لز دوستای باباجون رفتیم بیرون جوجه کباب درستیدیم شما هم کلی پسر خوبی شدی تو بغل همه می رفتی همه باهات بازی می کردند خیلی دوستت دارم پسر ناز
نظرات شما عزیزان: